حجت الاسلام والمسلمین محمدرضا مهریزیان چرا باید دهه فجر را گرامی بداریم؟

حجت الاسلام و المسلمین مهریزیان کارشناس قرآنی در جلسه تدبر در قرآن مجتمع ولایت به ضرورت گرامیداشت دهه فجر و تفسیر معنای کلمه “ایام الله” برداخت.

به گزارش روابط عمومی مجتمع‌های ولایت این کارشناس قرآنی، در چرایی زنده نگه داشتن ایام الله از منظر قرآن کریم گفت: خداوند متعال در آیات ۵ تا ۷ سوره ابراهیم پس از بیان معجزات حضرت موسی و هدایت قوم خود از تاریکی به روشنایی خطاب به این پیامبر اولوالعزم امر به یادآوری ایام الله می کند.

این کارشناس قرآنی در ادامه و با اشاره به آیه هفتم سوره ابراهیم ابراز کرد: نتیجه یادآوری ایام الله غلبه بر کفر و ظلم فرعونیان است که سبب بیداری می شود و بر مبنای این آیه شریفه …لئن شکرتم لازیدنکم… اگر سپاسگزار نعمات پروردگار هستی باشیم، خداوند رحمان نعمت را می افزاید و اگر ناسپاسی شود، دچار عقوبت خواهیم شد.

جلسات تدبر در قرآن کریم با هدف بصیرت افزایی و انس با آیات، به همت معاونت فرهنگی ولایت، روزهای یکشنبه و سه شنبه همزمان با صبحگاه فرهنگی کارکنان، در مجتمع‌های ولایت و آفتاب ولایت مشهد برگزار می گردد. در این جلسه ۳۰ دقیقه‌ای کارشناس قرآنی شیوه‌های تحقیق و تدبر در آیات قرآن را به حاضرین آموزش می دهد.

همزمان با سومین روز از چهل و یکمین سالگرد فجر انقلاب رونمایی از تجهیز کودکانه مجتمع ولایت

با حضور مدیرعامل و مسئولین مجتمع‌ ولایت از محل تازه تجهیز شده کودکانه در این مجتمع رونمایی شد.

به گزارش روابط عمومی مجتمع‌های ولایت، بر اساس نیازسنجی های صورت گرفته و در پاسخ به درخواست میهمانان و همچنین ایجاد محیطی مفرح و ایمن برای کودکان، فضای کودکانه واقع در سالن نیایش ولایت با لوازم جدید تجهیز شد.

از جمله اقدامات صورت گرفته می توان به تجهیز کف سالن با تاتامی استاندارد، نصب سرسره بادی، خرید صندلی با اندازه کودکانه و تغییر در چینش این سالن با هدف ارائه خدمات بهتر اشاره نمود.

در این مراسم که باحضور مدیرعامل و تعدادی از مسئولین ولایت برگزار شد، حجت الاسلام محمدحسن نوری مدیرفرهنگی این مجتمع گزارشی از نحوه آموزش و ارائه خدمات به کودکان در برنامه‌های جنگ کودکانه ارائه نمود. آموزش اشعاری در وصف امام مهربان، آمورش مفاهیم زیارت در قالب بازی‌های کودکانه، اهدای جوایز فرهنگی به کودکان از جمله برنامه های جنگ کودکانه است که در بخش های از این مراسم اجرا شد.

همچنین طی روزهای گذشته، ریاست مرکز خدمات کشور از مراحل آماده سازی محل کودکانه بازدید کرد و راهکارهایی در خدمت بهتر به زوار حضرت علی بن موسی الرضا ایراد نمود.

حجت الاسلام نصر

حجت الاسلام نصر: راهکارهای قرآن برای مبارزه با شیطان

حجت الاسلام نصر با اشاره به اینکه عداوت شیطان با ما جدی است و نیتش راه پیدا کردن به من و شماست، افزود: اگر می خواهیم هیچ سلطه ای از ناحیه ابلیس به ما نرسد، با استناد به آیه ۹۹ سوره نحل، باید مومن و متوکل باشیم.

به گزارش روابط عمومی مجتمع‌های ولایت، حجت الاسلام نصر، کارشناس مذهبی در درس اخلاق در جلسه درس اخلاق مجتمع آفتاب ولایت، به دشمنی شیطان با انسان ها و راه های مبارزه با شیطان اشاره کرد.

وی گفت: در سوره فاطر آمده است که عداوت و دشمنی شیطان شوخی نیست. در تمام آیات خداوند درباره شیطان کلمه «عدوا مبینا» را به کار می برد، تنها در یک آیه می فرماید: «ان الشیطان لکم عدو فاتخذوه عدوا، شیطان دشمن شماست، او را دشمن گیرید.».عداوت او با ما جدی است، چون دستخالی و رانده شده است و قصدش راه پیدا کردن به من و شماست.

خداوند در قرآن می فرماید:« إِنَّ الْإِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعاً، إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً، وَ إِذا مَسَّهُ الْخَیْرُ مَنُوعاً، إِلَّا الْمُصَلِّینَ، الَّذِینَ هُمْ عَلی‌ صَلاتِهِمْ دائِمُونَ، همانا انسان، بی‌تاب و حریص آفریده شده است. هرگاه بدی به او رسد، نالان است. و هرگاه خیری به او رسد، بخیل است. مگر نمازگزاران. آنان که بر نمازشان مداومت دارند، همانا انسان، بی‌تاب و حریص آفریده شده است. هرگاه بدی به او رسد، نالان است. و هرگاه خیری به او رسد، بخیل است. مگر نمازگزاران. آنان که بر نمازشان مداومت دارند. ».

انسان های صبوری هستند که جزع و فجزع نمی کنند و خداوند تحت عنوان مصلین از آن ها نام می برد، در مقابل کسانی هستند که وقتی شری به آن ها می رسد، جزع و فزع می کنند. مصلین کسانی هستند که بر نماز خود دائم هستند.منظور از نماز یعنی دوام ذکر. دائم الذکر بودن به چه معناست؟ یعنی تمام حرکات و سکنات ما در هر محیطی برای خدا باشد.

آیه ۳۷ سوره نور به افرادی اشاره می کند که از صفت تقوا برخوردار هستند و علل الدوام متذکر هستند و کار شیطان ملعون هم فریب دادن ماست. می فرماید:«رِجالٌ لا تُلْهِیهِمْ تِجارَهٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ إِقامِ الصَّلاهِ وَ إِیتاءِ الزَّکاهِ یَخافُونَ یَوْماً تَتَقَلَّبُ فِیهِ الْقُلُوبُ وَ الْأَبْصارُ ، مردانی که هیچ تجارت و معامله‌ای، آنان را از یاد خدا و برپاداشتن نماز و پرداخت زکات، به خود مشغول نمی‌سازد، آنها از روزی که در آن، دلها و چشم‌ها دگرگون می‌شود، بیمناکند.». این

در آیه ۲۰۱ سوره اعراف آمده است «إِنَّ الَّذِینَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّیْطانِ تَذَکَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ ، همانا کسانی که تقوا پیشه کرده‌اند، هرگاه وسوسه‌های) شیطانی به آنان نزدیک شود، متوجّه می‌شوند (وخدا را یاد می‌کنند)، آنگاه بینا می‌گردند. »

حجت الاسلام والمسلمین نصر با طرح این پرسش که متقین چه کسانی هستند؟ افزود: در آیه ۹۰ از سوره مبارکه یوسف می‌خوانیم: «قالُوا أَ إِنَّکَ لَأَنْتَ یُوسُفُ قٰالَ أَنَا یُوسُفُ وَ هٰذٰا أَخِی قَدْ مَنَّ اللّٰهُ عَلَیْنٰا إِنَّهُ مَنْ یَتَّقِ وَ یَصْبِرْ فَإِنَّ اللّٰهَ لاٰ یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ»؛ «گفتند: آیا تو خود (همان) یوسفی؟ گفت: (آری) من یوسفم و این برادر من است. به تحقیق خداوند بر ما منت گذاشت. زیرا که هر کس تقوا و صبر پیشه کند، پس همانا خداوند پاداش نیکوکاران را تباه نمی کند.».

در این آیه عبارت «انه مَن یَتق و یَصبِر» آمده است. چون حضرت بوسف(ع)متقی بود زمانی که زلیخا او را دعوت کرد، فرمود «قال معاذ الله» و به خدا پناه برد.

در آیه ۲۵ خداوند می فرماید:«وَ اسْتَبَقَا الْبابَ وَ قَدَّتْ قَمِیصَهُ مِنْ دُبُرٍ وَ أَلْفَیا سَیِّدَها لَدَی الْبابِ، و هر دو بسوی در سبقت گرفتند و آن زن پیراهن او را از پشت درید. ».«واسبقا الباب»، صیغه مفرد مذکر نیست و مثنی است. چون یوسف و زلیخا هر دو فِرار می کنند و یک فعل را انجام می دهند، اما یکی به قصد گناه و دیگری به قصد فرار از گناه.

پس یوسف نیتش خالص است و خدای متعال برای حضرت یوسف(ع) چه کاری انجام می دهد؟ خداوند در قرآن می فرماید:« وَ لَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَ هَمَّ بِها لَوْ لا أَنْ رَأی‌ بُرْهانَ رَبِّهِ کَذلِکَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَ الْفَحْشاءَ إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُخْلَصِین ، و همانا (همسر عزیز مصر) قصد او (یوسف) را کرد و او نیز اگر برهان پروردگارش را نمی‌دید (بر اساس غریزه) قصد او را می‌کرد. اینگونه (ما او را با برهان کمک کردیم) تا بدی و فحشا را از او دور کنیم، چرا که او از بندگانِ برگزیده ما است. ».

خداوند فحشا را از حضرت یوسف(ع) دور کرد نه حضرت یوسف(ع) را از فحشا

فرمود ما فحشا را از حضرت یوسف(ع) دور کردیم، نه حضرت یوسف(ع) را از فحشا. فکر می کنند فرق می کند؟ یک زمانی می گوییم خدا یک کاری کن تا من گناه انجام ندهم و خودت را کنترل میکنی تا انشالله خدا تو را حفظت کند، اما یک زمانی می گوییم گناه در حریم من راه پیدا نکند.

پشت یک تریلی نوشته بود، ای حادثه از من دور شو من غلام اباالفضل هستم. به حادثه می گوید سراغ من نیا. نمی گوید خدا کاری کن من تصادف نکنم؛ بلکه به حادثه می گوید اینجا نیا.

خداوند در قرآن می فرماید:« إِنَّما یُریدُ اللَّهُ لِیُذهِبَ عَنکُمُ الرِّجسَ أَهلَ البَیتِ وَیُطَهِّرَکُم تَطهیرًا، خداوند فقط می‌خواهد پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملاً شما را پاک سازد.».در آیه تطهیر نفرمود «لیذهبکم عن الرجس». نفرمود شما را از پلیدی دور کرد؛ بلکه فرمود از شما پلیدی را دور کرد. یعنی شما را از پلیدی دور نکرد؛ بلکه پلیدی رخصت آمدن به حریم شما را نداشت.

این استاد اخلاق افزود:چه چیزی باعث شد حضرت یوسف(ع) نجات پیدا کند؟ او گفت معاذ الله و به خدا پناه می برم. از صحن گناه فرار کرد . از تعبیر زلبحا استفاده می کنیم که زمانی که زنان مصر دستشان را بریدند گفت:« فذلکن الذی لمتننی فیه.»

خداوند می فرماید:«قالَتْ فَذلِکُنَّ الَّذِی لُمْتُنَّنِی فِیهِ وَ لَقَدْ راوَدْتُهُ عَنْ نَفْسِهِ فَاسْتَعْصَمَ وَ لَئِنْ لَمْ یَفْعَلْ ما آمُرُهُ لَیُسْجَنَنَّ وَ لَیَکُوناً مِنَ الصَّاغِرِینَ، (همسر عزیز مصر به زنانی که دست خود را بریده بودند،) گفت: این همان کسی است که مرا درباره او ملامت می‌کردید. و البتّه من از او کام خواستم، ولی او پاکی ورزید. واگر آنچه را به او دستور می‌دهم انجام ندهد، حتماً زندانی خواهد شد و از خوارشدگان خواهد بود.».

عبارت فَاسْتَعْصَمَ به این اشاره دارد که حضرت یوسف(ص) طلب عصمت کردند. در دعای روز ۲۵ماه رمضان می خوانیم:« یا عاصم قلوب النبیین!، ای نگهدارنده دل پیامبران! ».ای عصمت بخش دل های پیامبران. در دعای جوشن آمده است «یا عاصم من استعصمه.».

این تعبیرات برای این است که هر کسی پناهندگی داشته باشد، چرا خداوند نجاتش ندهد؟ وجود او علی الدوام ذکر الله می شود. چرا؟ در بازار است و خدا او را یاد می کندو معاش او حلال می شود.

عمل صالح در گرو رزق و روزی حلال است. آیه ۵۱سوره مومنون خداوند می فرماید: یا أَیُّهَا الرُّسُلُ کُلُوا مِنَ الطَّیِّباتِ وَ اعْمَلُوا صالِحاً إِنِّی بِما تَعْمَلُونَ عَلِیمٌ، ای پیامبران! از غذاهای پاکیزه (و پسندیده) بخورید و کار نیکو انجام دهید، همانا من به آنچه انجام می‌دهید آگاهم. ».

متقین متذکر پروردگار عالم می شوند

کسانی که امام حسین(ع) را کشتند، شکم های آن ها از حرام پر شده بود که در برابر عین الله ایستادند. با وجودی که می دانند حق با امام حسین(ع) است و نعمت خدا را می شناسند باز انکار می کنند. قرآن کریم می فرماید متقین کسانی هستند، زمانی که طائفه ای از شیطان می آید، متذکر پروردگار عالم می شوند.

وی اظهار کرد: برخی می گویند اینکه برخی در این دنیا خوشبخت هستند و برخی مشکلات دارند، با عدالت خدا سازگار نیست. نام دو دسته انسان در قرآن کریم آمده است شقی و سعید.

در مورد انسان شقی خداوند می فرماید:«فَأَمَّا الَّذِینَ شَقُوا فَفِی النَّارِ لَهُمْ فِیها زَفِیرٌ وَ شَهِیقٌ، امّا (آن) کسانی که بدبخت شده‌اند، پس در آتش (اند و در آنجا) ناله‌ای (زار) و خروشی (سخت) دارند.»..

و در مورد انسان سعید می فرماید:«وَ أَمَّا الَّذِینَ سُعِدُوا فَفِی الْجَنَّهِ خالِدِینَ فِیها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ إِلَّا ما شاءَ رَبُّکَ عَطاءً غَیْرَ مَجْذُوذٍ، و امّا کسانی که خوشبخت (و سعادتمند) شده‌اند، پس تا آسمان‌ها و زمین پابرجاست، در بهشت جاودانند، مگر آنچه پروردگارت بخواهد (این) عطایی قطع ناشدنی است.

از ترجمه آیات متوجه می شویم که انسان ها در شقاوت خودشان نقش دارند و در سعادتشان خداوند نقش دارد، چوت سعادت را مجهول آورده است و نمی گویند سعادتمند هستند؛ بلکه می فرماید شدند.

مصیبت ها به سبب عمل خودمان است

پس «ما أَصابَکَ مِنْ حَسَنَهٍ فَمِنَ اللَّهِ وَ ما أَصابَکَ مِنْ سَیِّئَهٍ فَمِنْ نَفْسِکَ وَ أَرْسَلْناکَ لِلنَّاسِ رَسُولًا وَ کَفی‌ بِاللَّهِ شَهِیداً، (ای انسان!) آنچه از نیکی به تو رسد از خداست و آنچه از بدی به تو برسد از نفس توست. و (ای پیامبر) ما تو را به رسالت برای مردم فرستادیم و گواهی خدا در این‌باره کافی است. ».

مصیبت که به ما می رسد به خاطر عملکرد خودمان است.«وَ ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصِیبَهٍ فَبِما کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ وَ یَعْفُوا عَنْ کَثِیرٍ، و آنچه از مصیبت به شما رسد پس به خاطر دست آورد خودتان است.». منظور این است که

امام رضا(ع) می فرماید: «أَنَّهُ قَال‏ …مَثَلُ الْمُؤْمِنِینَ فِی قَبُولِهِمْ وَلَاءَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ فِی یَوْمِ غَدِیرِ خُمٍّ کَمَثَلِ الْمَلَائِکَهِ فِی سُجُودِهِمْ لآِدَمَ وَ مَثَلُ مَنْ أَبَی وَلَایَهَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ فِی یَوْمِ الْغَدِیرِ مَثَلُ إِبْلِیسَ فِی رَفْضِهِ السُّجُودَ لآِدَمَ وَ فِی هَذَا الْیَوْمِ أُنْزِلَتْ هَذِهِ الْآیَهُ الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دِیناً‏…، امام رضا(ع): مثل مومنین در قبول کردن ولایت امیر المومنین در روز غدیر خم مثل ملائکه است در سجده بر آدم و مثل کسانی که امتناع کردند مثل شیطان است که به آدم سجده نکرد و در همین روز این آیه نازل شد : امروز دین شما را کامل کردم و نعمت خود را تمام نمودم و اسلام را بعنوان دین شما پذیرفتم…».

مثل مومنین که ولایت حضرت علی(ع) را در روز غدیر خم قبول کردند، مثل ملائکه است که باید به آدم سجده می کردند. پس کسانی که ولایت را قبول کردند مانند ملک سجده می کنند. قبول ولایت معادل سجود است و مثل کسی که ابا کردند و زیر بار ولایت نرفتند، مثل ابلیس است.

وی با طرح این پرسش که شیطان بر چه کسانی تسلط ندارد، گفت: خداوند می فرماید:«إِنَّهُ لَیْسَ لَهُ سُلْطانٌ عَلَی الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَلی‌ رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ، البتّه شیطان را بر کسانی که ایمان آورده و بر پروردگارشان توکّل می‌کنند، غلبه و سلطه‌ای نیست. ».

اگر می خواهیم هیچ سلطه ای از ناحیه ابلیس به ما نرسد، باید یک مومن و دوم متوکل باشیم. مومن باشم یعنی چه کاری انجام دهیم؟ یعنی اهل فسق نباشیم. سند محکم آن در قرآن است. چه زیبا می فرماید مومن کسی است که فاسق نباشد. «أَ فَمَنْ کانَ مُؤْمِناً کَمَنْ کانَ فاسِقاً لا یَسْتَوُونَ، پس آیا کسی که مؤمن است مثل کسی است که فاسق است؟ (هرگز چنین نیست، این دو گروه) مساوی نیستند.».

پیامبر اکرم(ص) می فرمایند:« یَقُولُ الْکَلْبُ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی خَلَقَنِی کَلْباً وَ لَمْ یَخْلُقْنِی خِنْزِیراً وَ یَقُولُ الْخِنْزِیرُ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی خَلَقَنِی خِنْزِیراً وَ لَمْ یَخْلُقْنِی کَافِراً وَ یَقُولُ الْکَافِرُ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی خَلَقَنِی کَافِراً وَ لَمْ یَجْعَلْنِی مُنَافِقاً- وَ الْمُنَافِقُ یَقُولُ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی خَلَقَنِی مُنَافِقاً وَ لَمْ یَخْلُقْنِی تَارِکَ الصَّلَاه، سگ می گوید حمد خدا را که مرا سگ قرار داد و خوک قرار نداد ، خوک می گوید حمد خدا را که مرا خوک قرار داد و کافر قرار نداد

کافر می گوید حمد خدا را که مرا کافر قرار داد و منافق قرار نداد، منافق می گوید حمد خدا را که مرا منافق قرار داد و تارک الصلاه قرار نداد.

حجت الاسلام حمیدرضا حدائق: دل بستن به مادیات نتیجه ای جز خسران ندارد/ افرادی که مرگ را فراموش می کنند، راحت گناه می کنند

این استاد اخلاق گفت: اگر شیعه مسلمانی به دنیا دل بست، به همین دنیا واگذاشته می شود؛ چرا که دل بستن به مال دنیا و فرزندان نتیجه ای جز خسران ندارد.

به گزارش روابط عمومی مجتمع‌های ولایت، حجت الاسلام حدائق در جلسه درس اخلاق مجتمع ولایت با بررسی روایتی از حضرت زهرا(س)، اهمیت دل نبستن به مادیات و توجه به مرگ و عالم قبر را تاکید کرد.

وی به ایام شهادت حضرت زهرا(س) اشاره کرد و گفت: ایشان در روایتی چند درس و پیام مهم را به ما تعلیم می فرماید. حضرت زهرا(س) می فرماید:«حُبّب اِلَیَّ مِنْ دنیاکُم ثلاثُ: تلاوه کتاب الله والنّظر فی وجه رسول الله والانفاق فی سبیل الله، سه چیز از دنیای شما محبوب من گشته است: تلاوت کتاب خدا، نگاه به صورت رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) و انفاق در راه خدا.». شیعیان ما بدانید که در دنیا باید به چه چیزهایی دل ببندید.

مدیر حوزه علمیه منصوریه شیراز گفت: گاهی ما غافل هستیم و در دنیا به مسائلی دل می بندیم که عاریتی است؛ لذا لطمه و ضربه هم می خوریم. صحابه پیامبر(ص) در صف مقدم سپاه اسلام بودند،اما به واسطه همین دل بستن ها ضربه خوردند، جا ماندند. دل بستن به مال دنیا و فرزندان نتیجه ای جز خسران و زیان نیست.؛ لذا وجود مقدس امام زین العابدین(ع) در دعای ابو حمزه ثمالی به خداوند اینگونه عرضه می دارد؛ سَیِّدِی أَخْرِجْ حُبَّ الدُّنْیَا مِنْ قَلْبِی، مولای من حب دنیا را از دل من خارج کن.».

حجت الاسلام حدائق ابراز کرد: در حالات مرحوم آخوند خراسانی نقل می کنند، ایامی که ایشان در نجف بودند، جوانی از ایران به نجف برای حضور در پای درس آخوند خراسانی سفر می کند. قدیم اینگونه بود که کاسب ها، بازاریان و تاجران زمانی که می خواستند کسب و کار و تجارت را شروع کنند، ابتدا فقه و اداب بیع و خرید و فروش را می آموختند و با طلاب پای درس مکاسب می نشستند. مرحوم آخوند خراسانی توجه ویژه ای به این جوان داشتند، جوانی که طلبه نبود و برای آموختن آداب خرید و فروش پای درس حضور داشت تا با علم به حکم، کسب و کاری را آغاز کند. این جوان هم علاقه مند بود و صبح ها می آمد و صف اول مجلس درس استاد حاضر می شد و چند ماهی به همین منوال گذشت.

حدائق در ادامه گفت: بعد از چند ماه جضور مستمر این جوان در کلاس درس آخوند خراسانی، چند روزی غیبت کرد و نبود او طولانی شد و استاد نگران حال او شدند و می دانستند جوان غریب است و از ایران امده است، تعدادی از شاگردها را مامور کردند که در نجف بگردید و محل اقامت او را پیدا کنید، شاید بیمار شده است و کمک می خواهد. طلاب محل اقامت او را پیدا کردند و هم‌خانه او در را باز کرد و گفت او در بستر بیماری افتاده است و بر بالین او رفتند و دیدند حالش سخت است و گفتند ما مامور هستیم که به او کمک کنیم، اگر مشکل و مساله ای بود ما را بی خبر نگذارید. در صحن امیر المومنین(ع) پای درس اخوند خراسانی هستیم و اگر مشکل و نیازی بود به ما رجوع کنید و هم‌خانه جوان پذیرفت.

به همین منوال گذشت و غیبت های این جوان به یک ماه رسید، بعد از یکماه روزی که شاگردان محضر استاد نشسته بودند و سوالات خود را می پرسیدند، هم‌خانه جوان آمد و در جمع این شاگردان نشست. هم‌خانه گفت جوان در بستر احتضار است و از استاد خواست شاگردان را بفرستد تا شهادتین را بر زبان او جاری کنند.

استاد اخلاق در ادامه با بیان حصائل اخلاقی آخوند خراسانی گفت: ایشان و عده ای از شاگردان پشت سر ایشان بر بستر شاگرد جوان حاضر شدند. او در بستر احتضار از هوش میرفت و به هوش می آمد و حالات و ساعات پایانی عمرش بود. آخوند شهادتین را تکرار کردند. «اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمدا عبده و رسوله»، جوان دو شهادت را گفت و استاد شهادت سوم را بر زبان جاری کردند «اشهد ان علیا ولی الله» جوان سکوت کرد. سه مرتبه استاد تکرار کرد و جوان هر سه بار سکوت کرد. استاد فکر می کردند جوانی که از معارف اهل بیت(ع) بهره مند بوده است، از زمره کسانی بوده که حب علی و اهل بیت(ع) در دلش جایی ندارد، به همین خاطر اتاق را ترک کردند. از حال او بی خبر بودند و یکماه گذاشت. روزی استاد از بازار به سمت حرم می آمدند و از جلوی مغازه ای رد شدند و در مغازه ای جوانی شبیه به همان جوان شاگرد دیدند که غذا می خورد. تعجب کردند که اگر همان جوان باشد، باید زیر خروارها خاک باشد، از روی حس کنجکاوی وارد مغازه شدند و به جوان سلام کردند. تا چشمان جوان به استاد افتاد، برخواست و ایشان را تحویل گرفت و استاد متوجه شد همان جوان شاگرد است که در بستر احتضار است. استاد دو سوال پرسید. ما در کنار بستر تو حاضر شدیم و دیدیم حالات و ساعات پایانی عمر تو بود، چه بر تو گذشت که اکنون اینجا نشستی و غذا میخوری؟ تو شیعه علی و مجب علی هستی. اگر شبعه و محب علی هستی و قطعا چنین است، چرا در آخرین لحظات شهادت بر ولایت علی نگفتی؟

حجت الاسلام حدائق در ادامه این داستان شنیدنی به نقل از آن جوان گفت: جناب استاد تمام مطالبی که گفتید به خاطر دارم. در آن لحظات سخت شما و دوستان کنار بستر من حاضر شدید و شما شهادت اول و دوم را گفتید و من بیان کردم تا به شهادت حضرت علی(ع) رسید. دلیل آمدن من از نجف به ایران این بود که یک سهم الارث کثیری داشتم که می خواستم با علم به احکام خرید و فروش و بیع و تجارت، کسب و کار خود را اغاز کنم؛ لذا با علم به این نیت از ایران به نجف آمدم و زمانیکه وارد شهر نجف شدم، انسان معتقد و امینی را پیدا کردم و خانه ای را مشترکا اجاره کردیم. اتاقی متعلق به من و اتاقی متعلق به این فرد بود. در اتاق من، پستویی بود که در آن قسمتی از زمین را حفر کردم و دفینه ای را درست کردم و تمام طلا و جوارات و ارثیه را پنهان کردم و قصدم این بود وقتی احکام و آداب بیع و تجارت را یاد گرفتم، با این طلا و جواهرات کسب و کار را به برکت امیر المومنین(ع) اغاز کنم.

کسی از جای طلا و جواهرات با خیر نبود، تا آن لحظه موعود فرا رسید و شهادت دادن بر ولایت امیر المومنین(ع) فرا رسید و شما شهادت را بر من جاری کردید که دیدم شیطان مقابل بستر من حاضر شد و گفت اگر شهادت بر ولایت امیر المومنین(ع) دادی، دیگر رنگ طلا و جواهرات و پول ها را نمی بینی.

همین کلام را که شیطان گفت، زبان من قفل شد و مرتبه دوم که شهادت را بر من جاری کردید، دوباره شیطان بر بستر من حاضر شد و آدرس دقیق دفینه را داد و گفت اگر شهادت بر ولایت امیر المومنین(ع) را جاری کنی، دیگر رنگ این طلا و جواهری را نمی بینی .

مرتبه سوم که شهادت را جاری کردید و خواستم تکرار کنم، دوباره شیطان مقابل بستر حاضر شد و دیدم کیسه طلا و جواهر در دستش است و تکان می داد و می گفت اگر شهادت دادی، دیگر رنگ طلا و جواهر را نمی بینی اینجا بود که شما و شاگردان بلند شدید و از اتاق و مجلس خارج شدید و ما ماندم و حال خراب و بدون شهادت دادن بر ولایت.

در جوار بارگاه حضرت علی(ع) به نیت فراگیری احکام، بدون شهادت دادن در حال جان دادن بودم، اینجا بود که متوسل به امیر المومنین(ع) شدم و گفت آقا بر ما نپسندید که در چنین حالتی بدون شهادت دادن بر ولابت شما جان بدهم.خودتان عنایتی کنید و دست ما را بگیرید.

جوان گفت چون متوجه شدم دلیل شهادت ندادن تعلق و وابستگی به مال دنیاست، در آخرین لحظات نذر کردم و گفتم خداوندا اگر سالم از این بستر بلند شدم و عمر دوباره به من عنایت کردی، از فردای روزی که از بستر خارج می شوم، با این ارثیه طلا و جواهرات، غذا و طعام تهیه می کنم و هم خودم می خورم و هم به فقرا می دهم. به برکت حضرت علی(ع)، عمر دوباره به ما داده شد و اکنون که اینجا هستم به نذر خود عمل می کنم و با این ارثیه، به فقرا و نیازمندان کمک می کنم.

باز می گردم به روایتی که ابتدا عرض کردم، حضرت فاطمه(س) فرمودند شیعیان اهل بیت(ع) بدانند که در دنیا به چه چیزهای دل می بندند که دل بستن به اینها بار اخروی ما را می بندد.

حجت الاسلام حدائق در پایان یادآور شد: اگر می بینید در رزق و روزی و امورات زندگی خلل و گرهی افتاده است، ببینید چوب بی توجهی به کدام عمل واجب را می خورید؟ چوب ارتکاب کدام عمل حرام را می خورید و تا فرصت داریم خودمان را اصلاح کنیم. تا اجل مقرر نرسیده است خودمان را اصلاح کنیم.

دیدار با علما در مجتمع ولایت مشهد دیدار حجت الاسلام و المسلمین راشد یزدی با اساتید حوزه علمیه شیخ عبدالحسین تهران

به گزارش روابط عمومی مجتمع‌های ولایت، به همت مدیریت فرهنگی مجتمع ولایت مشهد، بیش از ۵۰ خانواده از اساتید و طلاب حوزه علمیه شیخ عبدالحسین شهر تهران با حجت الاسلام والمسلمین راشد یزدی دیدار نمودند. در این دیدار صمیمانه که در سالن سلام مجتمع ولایت رخ داد، حاضرین از توصیه‌های اخلاقی استاد در خصوص سبک زندگی، شیوه‌های ارتباط موثر در خانواده بهره‌مند شدند

حجت الاسلام رضایی

حجت الاسلام رضایی تهرانی: تشیع جنازه سردار سلیمانی تحقق میدانی آیات قرآن بود/سردار ذره ای از رهبری تخطی نکرد

این کارشناس مذهبی گفت: شهادت سردار سلیمانی برکات زیادی داشت و تاریخی را تغییر داد و تشیع جنازه او تحقق میدانی آیات قرآن بود.

به گزارش روابط عمومی مجتمع ولایت در مشهد، حجت الاسلام رضایی تهرانی، کارشناس مذهبی به شهادت سردار قاسم سلیمانی و ویژگی های اخلاقی ایشان اشاره کرد.

وی گفت: خداوند در شهادت این مرد برکات قرار داد، این نکته تربیتی را اشاره کنم انسانی که در مسیر الهی قرار می گیرد به اندازه ای می تواند تاثیر گذار باشد که تاریخی را تغییر می دهد و حاج قاسم سلیمانی اینگونه بود.

حضرت علی فرمودند دو شخصیت برجسته از دست من رفتند و من به دو شخصیت جلف جافی گرفتار شدم. عمویم حمزه و برادرم جعفر را از دست دادم و مبتلا شدم به یک برادر و یک عموی جلف جافی و سبک سر. «لو کان حمزه و جعفر حیین لما طمع فی هذا الامر احد و لکنی قد ابتلیت بجلفین جافین عباس و عقیل، اگر حمزه(عموی من) و جعفر طیار( برادر من) زنده بودند هیچ کس طمع در این کار و منصب نمی کرد چه آن هر دو یار و مددکار و رفیق موافق غمگسار بودند مرا و مردم از ایشان در حساب بودند و لیکن آن هر دو از میان رفتند و من مبتلا شده ام به دو جلف جافی یعنی دو کس بی دست و پا خشک مغز جفا کننده به جای حمزه، عباس و به جای جعفر، عقیل.».

عقیل که در دامن معاویه پناهنده می شود و عباس هم حرکت های سبک سرانه او باعث دردسر می شود و لیاقت حضور در تشیع جنازه حضرت زهرا(س) را ندارد. عباس از حضرت علی(ع)گله می کند و ایشان می گویند خود حضرت زهرا(س) قبل شهادت مشخص کردند چه کسانی حضور داشته باشند.

جایگاه و ارزش والای مالک اشتر در نزد امیر المومنین

استاد اخلاق جایگاه مالک اشتر اشاره کرد و گفت: حضور انسان می تواند سرنوشت ساز باشد. شهادت مالک اشتر مظلومانه و ترور او ناجوانمردانه اتفاق افتاد و ماموران معاویه او را عسل مسموم کردند

حضرت علی(ع) درباره مالک اشتر می فرمایند:«مَالِکٌ وَ مَا مَالِکٌ، وَ اللَّهِ لَوْ کَانَ جَبَلًا لَکَانَ فِنْداً، وَ لَوْ کَانَ حَجَراً لَکَانَ صَلْداً؛ لَا یَرْتَقِیهِ الْحَافِرُ، وَ لَا یُوفِی عَلَیْهِ الطَّائِرُ.». هنگامی که خبر شهادت مالک اشتر رحمه الله به امام (ع) رسید، ایشان درباره او چنین فرمود: مالک، اما چه مالکی! به خدا سوگند اگر کوه بود یکتا بود و اگر سنگ بود سرسخت و محکم بود. هیچ مرکبی نمی‏ توانست از کوهسار وجودش بالا رود و هیچ پرنده‏ ای به قله آن راه نمی‏ یافت.».

حضرت علی(ع) جمله دیگری درباره مالک می فرمایند که انسان غبطه می خورد. فرمودند همانطور که من برای رسول الله بودم او برای من بود و بسیار تعبیر عجیبی است و می بینید یک شخصیت چقدر می تواند تاثیر گذار باشد.

وی به برکات خون شهید اشاره کرد و گفت: به اندازه ای شهادت تاثیرگذار است که مرگ انتخابی همه امامان از این دروازه عبور کردند. امام رضا(ع) می فرمایند:«ما منا الا مقتول او مسموم». تمام ائمه به شهادت از دنیا رفتند، چه با زهر ستم چه با شمشیر خونریز دشمن. خود امام زمان(ع) که حکومت جهانی را رقم می زنند با شهادت از دنیا می روند.

مشخص می شود که این معبر چه اندازه شیرین و عالی است که امیر المومنین فرمود رسول خدا (ص) فرمود: «فَوْقَ کُلِّ ذِی بِرٍّ بَرٌّ حَتَّی یُقْتَلَ اَلرَّجُلُ فِی سَبِیلِ اَللَّهِ فَإِذَا قُتِلَ فِی سَبِیلِ اَللَّهِ، بالای نیکی هر نیکوکاری نیکی است تا آنکه انسان در راه خدا کشته شود؛ بنابراین نیکی بالاتر از شهادت نیست.

تشیع جنازه سردار سلیمانی تحقق میدانی آیات قرآن بود

خداوند به برکت شهادت فداکار اسلام که به تعبیر خودش وصیت کرده بود، روی قبر بنویسند سرباز سلیمانی که سرش را باخته است در مسیر عشق الهی، چند برکت نازل کرده است. یکی از آن ها تحقق میدانی آیات قرانی بود. خداوند در آیه ۹۶ سوره مبارکه مریم می فرماید:«إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا، همانا کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده‌اند به زودی خدای رحمان برای آنان محبّتی (در دلها) قرار می‌دهد.».

کسانی که ایمان و عمل صالح انجام می دهند خدا برای آن ها در دل ها محبت ایجاد می کند و ما این را در تشیع جنازه دیدیم که میلیون ها انسان با چه انگیزه ای برای تشیع جنازه آمدند. در اهواز، مشهد، تهران و کرمان آمار بالایی بود. ۲ میلیون در مشهد و ۷ میلیون در تهران.

مکان هایی که تشیع جنازه نبود باز هم مردم جضور داشتند، شهرهایی چون شیراز، تبریز، اردبیل و زنجان مشاهده کردیم که چه غوغایی بود. این همان «ودی» است که خداوند وعده کرده است.

خداوند در آیه ۲ سوره حشر می فرماید:« وَ قَذَفَ فِی قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ یُخْرِبُونَ بُیُوتَهُمْ بِأَیْدِیهِمْ وَ أَیْدِی الْمُؤْمِنِینَ فَاعْتَبِرُوا یا أُولِی الْأَبْصارِ، و در دل‌هایشان ترس و وحشت افکند (به گونه‌ای که) خانه‌های خود را با دست خویش و با دست مؤمنان خراب می‌کردند، پس ای صاحبان بصیرت عبرت بگیرید.

این را به چشم خودمان دیدیم که دشمن خواب آرام نداشت و دست انتقام الهی سیلی به صورت آن ها در اولین مرحله زد که در اخبار دیدیم چگونه آن ها را وحشت زده کرد و رسما رییس جمهور ابله امریکا را وادار به عقب نشینی کرد و اعلام کرد اغوش ما برای صلح و همکاری ایران و ریشه کن کردن داعش باز است.

در تعبیر احادیث مرتبط با ظهور بقیه الله(ص) داریم که خداوند پیشاپیش قبل از انکه لشکر امام زمان(ع) به منطقه ای برسد ترس و وحشت را در دل دشمنان جاری می کند. زمانی که خادم صادق به خاک و خون می تپد، مردم اینگونه بدون چشمداشت در صحنه حضور می یایند.

در ادعیه ای که مربوط به امام زمان(عج) است می خوانیم:«اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ الذَّابِّینَ عَنْهُ وَ الْمُسَارِعِینَ إِلَیْهِ فِی قَضَاءِ حَوَائِجِهِ وَ الْمُحَامِینَ عَنْهُ وَ السَّابِقِینَ إِلَی إِرَادَتِهِ وَ الْمُسْتَشْهَدِینَ بَیْنَ یَدَیْه، ما در این دعا از خداوند می خواهیم که ما را جز شهیدان زمینه ساز ظهور اقا قرار دهد و منظور از «بین یده» تنها شهیدان محضر امام زمان(عج) نیست؛ بلکه تمام کسانیکه زمینه ساز ظهور امام زمان(عج) هستند را در بر می گیرد.

امام صادق(ع) می فرمایند اگر زمان ظهور را ادراک کنم جانم را آماده فدا کردن برای او می کنم.در زیارت آل یاسین می خوانیم «و نصرتی معده لکم» ما همیشه آماده به خدمت هستیم.

ارزش مقام شهید در محضر امام زمان

در تعابیر هست که شهید در محضر امام زمان(عج) ۲۵ برابر شهید در محضر رسول الله(ص) ارزش دارد. این نشانه تاثیز گذاری این فضا هست و دو هشدار قابل دقت است.

رهبر اشاره کردند که حاج قاسم فراجناحی بود اما کسانی که می خواهند ایشان را خنثی معرفی کنند، انسان های خائنی هستند که هر روزی به خطی در می آیند. سردار ما به شدت انقلابی بود و انقلابی گری خط قرمز بود.

سردا قاسم سلیمانی ذره ای از رهبری تخطی نکرد

وی در ادامه به ویژگی های منحصر به فرد حاج قاسم اشاره کرد و گفت: ولایت مداری، دین داری، حفظ ارزش های الهی، اخلاص، تدبیر، شجاعت و ذره ای تخطی نکردن از رهبری ویژگی های منحصر به فرد او بود که ایشان را محبوب دل ها کرد .

سردار قاسم سلیمانی در طول زندگی یکبار حق ماموریت نگرفته است. می دانید که حق ماموریت با دلار حساب می شود، اما سردار عمری را در خدمت جریان انقلاب بود و حق ماموریت نگرفت. رهبر فرمودند به شدت محتاط در حفظ ارزش ها بود.

تضییع نشدن حقوق دیگران و حفظ جان اطرافیان در شخصیت ایشان متجلی بود و باید از ایشان درس بگیریم.

حضرت علی(ع) در کلمات قصار نهج البلاغه شماره ۲۸۹ شاخصه های رسیدن انسان به اخوت را می فرمایند:« کَانَ لِی فِیمَا مَضَی أَخٌ فِی اللَّهِ وَ کَانَ یُعْظِمُهُ فِی عَیْنِی صِغَرُ الدُّنْیَا فِی عَیْنِهِ، در گذشته مرا برادری بود که در راه خدا برادریم می نمود. خُردی دنیا در دیده اش وی را در چشم من بزرگ می داشت.».

در آخر کلام می فرماید:« فَعَلَیْکُمْ بِهَذِهِ الْخَلَائِقِ فَالْزَمُوهَا وَ تَنَافَسُوا فِیهَا فَإِنْ لَمْ تَسْتَطِیعُوهَا فَاعْلَمُوا أَنَّ أَخْذَ الْقَلِیلِ خَیْرٌ مِنْ تَرْکِ الْکَثِیر،ِ بر شما باد چنین خصلت ها را یافتن و در به دست آوردنش بر یکدیگر پیشی گرفتن و اگر نتوانستید٬بدانید که اندک را به دست آوردن بهتر تا همه را واگذاردن».

خود را به این خلقیات متصف کنید. ممکن است برخی بگویند ما نمی توانیم تمام آن ها را کسب کنیم، امام می فرمایند:« القلیل خیر من ترک الکثیر». تا می توانید این خلقیات را در خود تثبیت و زنده کنید که این ارزش عربا عربا شدن در راه خدا پیدا می کنید.

مومن با نور خدا نگاه می کند و هر اندازه افق دید انسان گسترده تر است، نگاه ایمانی انسان روشنتر است.

در مجتمع ولایت مشهد رخ داد: سومین اجلاسیه سراسری شبکه تربیتی صالحین بسیج برگزار شد

سومین اجلاسیه سراسری شبکه تربیتی صالحین با حضور اساتید و صاحب نظران عرصه تربیتی این شبکه، ۲۸ لغایت ۳۰ دی ماه در مجتمع ولایت مشهد برگزار گردید.

به گزارش روابط عمومی مجتمع‌های ولایت، در افتتاحیه این اجلاسیه که در حسینیه مجتمع ولایت مشهد برگزار شد، سردار «غلامرضا سلیمانی» رئیس سازمان بسیج مستضعفین گفت: امام راحل به عنوان بنیانگذار انقلاب اسلامی همواره بر تربیت نسل جوان انقلابی تاکید داشتند و این مسئله را در اثنای عملیات‌های مختلفی که در طول دوران دفاع مقدس رخ داد نیز گوشزد فرمودند.

رئیس سازمان بسیج مستضعفین عنوان کرد: مقام معظم رهبری نیز بار‌ها بر دغدغه امام راحل بر تربیت جوانان استفاده کرده و بر آن تاکید داشته و دارند.

سردار سلیمانی افزود: براساس فرموده رهبر معظم انقلاب، تربیت ۸ تا ۱۰ میلیون جوان انقلابی مومن و متعهد، مسیر حرکت انقلاب را هموار می‌کند و هیچ کاستی در این مسیر نخواهیم داشت و به ما کمک می‌کند تا یک نظام قوی در حوزه برنامه‌ریزی در اختیار داشته باشیم.

وی خاطرنشان کرد: گاهی اوقات شاهد هستیم که در رفتار‌های سازمانی نوساناتی ایجاد می‌شود که انعکاس آن‌ها زمینه‌ساز نامیدی و شبهه می‌شود، اما اگر زمینه تربیت انقلابی جوانان فراهم شود قطعا فتوحات بزرگی نصیب خواهد شد و غصه‌ای نداریم.

رئیس سازمان بسیج مستضعفین تصریح کرد: امروز و همگام با گام دوم انقلاب اسلامی، بسیج نیز با اقتضائات و شرایط جدیدی روبه‌رو‌ست و در نخستین گام به شدت نیازمند این هستیم که ساماندهی مناسبی در حوزه جوانان و نوجوانان صورت بگیرد تا در قبال نیاز‌های جامعه اسلامی و فرمایشات رهبر معظم انقلاب، پاسخ مناسبی داشته باشیم.

سردار سلیمانی افزود: باید چتر فعالیت‌های تربیتی در تمامی فعالیت‌های بسیج گسترده شود و مبنا و زیربنای تمامی فعالیت‌ها، حرکت‌های تربیتی قرار گیرد.

وی ادامه داد: بسیج و مبنای آن یک شبکه مردمی وسیع و گسترده در کشور و جهان است و البته که هنوز به نقطه کمال نهایی خود نرسیده و راهی طولانی را در پیش داریم و قطعا در این حوزه نیازمند این هستیم که رویکرد‌های جدیدی اتخاذ شود.

رئیس سازمان بسیج مستضعفین با تاکید بر فعال‌سازی پایگاه‌های بسیج به عنوان یک اولویت در مسیر فعالیت‌های تربیتی اظهار داشت: کیفی کردن حلقه‌های صالحین در دستور کار است؛ براین اساس تشکیل ۲۰۰ هزار حلقه صالحین در بسیج پیش‌بینی شده تا زمینه احیاء مجدد با اولویت دادن به پایگاه‌ها و واحد‌های دانش‌آموزی، مهیا شود.

سردار سلیمانی بیان کرد: محور بودن مساجد برای بسیج یک اولویت جدی و مورد تاکید است؛ پایگاه‌های مقاومت نقطه اولیه برای تربیت جوان مومن انقلابی است.

وی از تشکیل شورای عالی صالحین با مسئولیت فرماندهی کل سپاه خبر داد و گفت: باید از رویش‌هایی که در مساجد و دانش آموزان و حوزه‌های علمیه و دانشگاه‌ها وجود دارد به نحو صحیحی بهره گرفته شود.

از دیگر برنامه های این اجلاسیه سه روزه می توان به برگزاری کارگروههای تخصصی، نمایشگاه دستاوردهای شبکه تربیتی صالحین و برگزاری کارگاه تغذیه سالم و طب اسلامی با حضور آیت الله ضیائی ذکر کرد.

مجتمع فرهنگی اقامتی ولایت مشهد: نود و دومین دوره همایش تلبس برگزار شد

به همت معاونت فرهنگی مرکز خدمات حوزه‌های علمیه و با همکاری مجتمع ولایت مشهد، نود و دومین همایش تلبس با عنوان ردای بهشتی در محل حسینیه مجتمع ولایت برگزار گردید.

به گزارش روابط عمومی مجتمع‌های ولایت، به همت معاونت فرهنگی مرکز خدمات حوزه‌های علمیه هدیه تلبس ویژه طلاب گرانقدری که به تازگی ملبس گردیده‌اند، ۱۹ لغایت ۲۲ دی‌ماه در مجتمع ولایت مشهد برگزار گردید. در این دوره هشتاد و هشت زوج از اقصی نقاط کشور در ویژه برنامه های فرهنگی سه روز اقامت در مجتمع ولایت شرکت نمودند.

شرکت کنندگان این دوره تلبس، در روز دوم اقامت از دو کارگاه آموزشی ویژه طلاب در نوبت صبح و همسران معزز ایشان در نوبت عصر با عنوان ردای بهشتی بهره‌مند شدند. حجت الاسلام والمسلمین واضحی با موضوع بایدها و نبایدهای تلبس در خانواده طلاب و حجت الاسلام و المسلین ساعیان شیوه‌های موفقیت برای طلاب را طی کارگاهی سه ساعته نمودند.

گفتنی است در سومین روز اقامت طلاب، کارگاه مشترک خواهران و برادران با موضوع شیو‌ه‌های ارتباط موثر زوجین برگزار خواهد شد. همچنین در پایان این همایش، شرکت کنندگان از هدیه حضور در این دوره بهره مند می شوند.

متقاضیان شرکت در هدیه تلبس می توانند با مراجعه به سامانه سخا مرکز، نسبت به دریافت هدیه تلبس ثبت نام نمایند.

شهید زنده ولایت، به لقاء همرزمانش پیوست

در پی شهادت سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی و تعدادی از نیروهای خدوم حشدالشعبی عراق، مدیرعامل مجتمع‌های ولایت این ضایعه بزرگ را تسلیت گفت.

به گزارش روابط عمومی مجتمع‌های ولایت، در پی اقدام ددمنشانه ایادی کفر در شهادت سردار رشید اسلام حاج قاسم سلیمانی، مدیرعامل مجتمع‌های ولایت طی پیامی این ضایعه بزرگ را به حضرت بقیه الله، مقام معظم رهبری و جامعه طلاب سراسر کشور تسلیت گفت، متن پیام بدین شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم
مِنَ الْمُؤْمِنینَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضی‏ نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْدیلاً
شهادت هنر بزرگ مردان تاریخ است، چه بسیار رزمندگانی که در تاریخ ماندگار شدند و ما در زمان رفتیم، امروز خبر جاودانگی سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی که مقام معظم رهبری به زیبایی و درحیاتش، به وی عنوان “شهید زنده” اطلاق نمودند، همه ما را بیدار کرد، برخود لازم می دانیم این واقعه دردناک را به محضر حضرت بقیه الله(عج)، مقام عظمای ولایت و جامعه بزرگ طلاب سراسر کشور تسلیت عرض نموده و بر لزوم پیروی از راه امام راحل و شهدای گرانقدر تاکید نماییم.
سیدهاشم حسینی- ۱۳دیماه ۱۳۹۸

مدیر کل جامعه نخبگانی مرکز خدمات حوزه علمیه: ضرورت شناسایی نخبگان حوزوی/ نخبه حوزوی نسبت به نخبه دانشگاهی مظلوم‌تر است

مدیرکل جامعه نخبگانی مرکز خدمات گفت: وقتی از نخبه دانشگاهی صحبت می‌شود، فضای خانواده، اطرافیان و جامعه درک می‌کنند که منظور از نخبه چیست و برای آن ارزش قائل می‌شوند اما نخبه حوزوی شناخته‌شده نیست و حتی در خانواده خود نیز مظلوم است.

به گزارش روابط عمومی مجتمع‌های ولایت، حجت الاسلام فولادی، مدیرکل جامعه نخبگانی مرکز خدمات حوزه علمیه در نشست صمیمانه رئیس مرکز خدمات با جامعه نخبگانی حوزه در مجتمع ولایت، گزارشی از عملکرد اداره کل حمایت از جامعه نخبگانی این مرکز ارائه کرد.

وی با اشاره به اینکه یکی از عرصه‌های حیاتی برای انقلاب اسلامی، شناسایی عرصه‌های مختلف جامعه نخبگانی است که متأسفانه شناسایی نشده، گفت: طلاب در عرصه‌های مختلف مانند عرصه تبلیغ با تمام زیرشاخه‌های بین‌المللی، رسانه، ادبیات و پژوهش و در عرصه مبانی علوم اسلامی فعالیت می‌کنند. گاهی در علوم عقلی، گاهی در علوم روشی و گاهی در علوم استنباطی ویژه هستند. به‌طور نمونه فقه‌های مضاف که هرکدام یک عرصه کاملاً تخصصی است که نخبه آن با نخبه سایر زمینه‌ها متفاوت است و نیازمند شناسایی تمامی عرصه‌ها هستیم که متأسفانه در صورت شناسایی نیز، به مرکز خدمت معرفی نشده‌اند.
مدیرکل جامعه نخبگانی مرکز خدمات افزود: وقتی از نخبه دانشگاهی صحبت می‌شود، فضای خانواده، اطرافیان و جامعه درک می‌کنند که منظور از نخبه چیست و برای آن ارزش قائل می‌شوند اما نخبه حوزوی شناخته‌شده نیست و حتی در خانواده خود نیز مظلوم است. زمانی که به طلبه ۲۵ ساله‌ای که کفایه تدریس می‌کند، عنوان استعداد ویژه می‌دهیم، با تعجب می‌پرسند مگر چه کار مهمی انجام داده است.
وی گفت: با طرح مبارک دیدار و تکریم از جامعه نخبگانی در صدد هویت بخشی طلاب نخبه در میان خانواده‌ها هستیم.
وی اعطای تسهیلات، برگزاری اردوهای فرهنگی زیارتی و … را از دیگر خدمات این دفتر برشمرد.