نماینده ولیفقیه در استان مرکزی و امامجمعه اراک گفت: زندگی طلبگی یعنی زندگی که خدمتگزار دین اسلام و اهلبیت (ع) باشیم و در اردوگاه اهلبیت (ع) برای اهلبیت (ع) انجام وظیفه کنیم و اسیر زندگی نشویم تا از کار خود باز بمانیم.
مجتمع ولایت پیرو دو مأموریت ویژهای که از مرکز خدمات حوزههای علمیه دارد در دو محور خانواده و گردشگری اسلامی فعالیت خود را از سال ۱۳۹۲ شروع کرده است، پیرامون این مسئله با آیتالله قربانعلی دری نجفآبادی نماینده ولیفقیه در استان مرکزی و امامجمعه اراک گفتگویی داشتیم که در ادامه میخوانید: _ با توجه به این دو مأموریت مجتمع ولایت آیا سبک زندگی خانواده طلاب اعم از همسر طلبه، خود طلبه و فرزندان با سبک زندگی رایج مردم تفاوتهایی دارد؟ اگر قائل به این تفاوت هستیم، چه بایدها و نبایدهایی را خانواده طلبه و خود طلبه باید رعایت کنند؟ در ابتدای سخن، خداوند متعال را شاکرم که توفیق داد تا از کنار مضجع حضرت ثامن الحجج در خدمت طلاب عزیز باشیم و جا دارد از زحمات تمامی برادران و خواهران شاغل در این مجتمع و مرکز خدمات که کانون محبت، خدمت، عبادت، معنویت، فراغت و آرامش است، تشکر کنم. درپاسخ به سئوال شما باید گفت: زندگی طلاب با دیگران فرقی نمیکند، همه ما باید زندگی اسلامی داشته باشیم و سبک زندگی ما اسلامی باشد، زندگی اسلامی نیز معیارهای خود را دارد طلبه و غیر طلبه هم از این حیث فرقی نمیکنند، همه باید آداب، احکام، اخلاق اسلامی و دستورات اسلامی را رعایت کنیم و در زندگیهای ما باید عفاف، حجاب، عصمت، تقوا، تعلیم و تربیت دینی، دوری از اسراف و تبذیر، قناعت، نظم و انضباط، یاد خدا، نور حق، ولایت اهلبیت (ع) و تعظیم شعائر دینی باشد و همه اینها اختصاص به زندگی طلبه و غیر طلبه به یک معنا ندارد. همهجا باید فرهنگ اهلبیت (ع)، فرهنگ قران، رسولالله و سیره ائمه در خانوادههایی که عاشق، شیعه و پیرو اهلبیت (ع) هستند مفاهیم دینی به اکمل وجه حاکم باشد، گاهی زندگی غیر طلبه به مراتب از طلبه زیباتر، معنویتر، اخلاقیتر، مؤثرتر و تربیتی است. از حیث دیگر شرایط موجود جامعه ما با زندگی طلبهها یک تفاوت ماهوی دارد و آن این است که طلبهها به حسب واقع و به حسب ظاهر تقریباً برای مردم اسوه هستند و زندگیشان برای دیگران درس و سرمشق است، مردم از ما طلبهها پیروی میکنند و مسائل دینی خود را از ما فرا میگیرند، مردم قبل از اینکه دینشان را با گفتار ما طلبهها بیاموزند از کردار ما میآموزند؛ «کونوا دعاه الناس بغیر السنتکم». در دیداری که با آیتالله سیستانی داشتم ایشان میفرمود مردم شهرها و غیره دینشان را از علمای بلاد گرفتند. بزرگان بسیاری در دین ما بودند که مردم به عشق این افراد در جبهههای جنگ حضور مییابند و جوانان خود را با عشق این بزرگان تقدیم میکنند. بنابراین زندگی طلبهها مرزهایی ولو خاص باید با دیگر افراد داشته باشد، اگر بعضی از مرزها را دیگران مقید نباشند و رعایت نکنند حتماً ما به عنوان طلبه آن مرزها را باید رعایت کنیم. قران کریم میفرماید «تلک حدود الله». در زندگی ما به عنوان طلبه باید حجاب، عفاف، عصمت، تواضع، فروتنی، نظم و انضباط و تقوا در حد اعلای درجه باشد. طلبه هیچگاه در نماز اول وقت سهلانگار نیست و نماز شبش ترک نمیشود، نماز شب امر مؤکد اسلام هیچگاه تعطیل نمیشود، اگر شخصیتهای بزرگی مانند امام راحل (ره) و رهبر معظم انقلاب (مدظله) در طول تاریخ نقشآفرین بودند، هیچگاه نماز شبشان تعطیل نمیشده است، امام راحل (ره) در ۷۰ سال عمر شریف خود نماز شبشان تعطیل نشده است و بسیاری از بندگان خالص خدا که اوصافشان را شنیدیم به این امر مهم تقید داشتهاند، قرآن کریم نیز در این خصوص میفرماید «وَمِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَهً لَکَ عَسَی أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقَامًا مَحْمُودًا»، اگر میخواهی به مقام محمود برسی کلید آن نماز شب است. امام حسن عسکری نیز در این خصوص فرمودند: «إنّ الوصول الی الله سفرٌ لا یُدرک الاّ بالامتطاء اللیل، وصول به خدا و نِیل به مقام قُرب الهی یک راه طولانی است و پیمودن این راه طولانی مرکب میخواهد و بهترین و راهوارترین مرکب این سفر، نماز شب است». اگر میخواهیم زندگی ما طلبهها الگو باشد باید درس ولایت حقه بدهیم و این به معنای ولایت سیاسی نیست البته بعد سیاسی ولایت، یک شاخه از ولایت است، ولایت تنها ولایت سیاسی نیست بلکه ولایت هزار و یک شاخه دارد که یک شاخه آن سیاسی است. هزار شاخه دیگر ولایت، عشق به حق و اولیای حق، عشق به بندگان خدا، عشق به عبادلله صالحین و عشق به ائمه (ع) است، تجلی ولایت واقعی در ولایت ظاهری، حکومت و ولایت سیاسی است و الّا ولایت سیاسی جزئی از آن منظومه با عظمت ولایت اسلامی است، ازاینرو امام حسین (ع) روز عاشورا میفرمایند: «إِنَّ وَلِیِّیَ اللَّهُ الَّذِی نَزَّلَ الْکِتَابَ وَهُوَ یَتَوَلَّی الصَّالِحِینَ»، بنابراین شرط ولایت الهی، ارتباطات معنوی، شبزندهداریها، سحرخیزیها، گریه، توسل، زیارت و نماز عاشقانه و با حضور قلب خدمت به بندگان خدا است؛ بنابراین از این حیث زندگی طلبهها امتیاز بیشتری دارند، ازاینرو وظایف طلبهها سنگینتر است. اگر زندگی طلبهها را به زندگی همسران پیامبر (ص) تشبیه کنیم به یک معنا دور از واقعیت نیست، زنان پیامبر (ص) چون وابسته به ایشان و اسلام بودند حسابشان متفاوت است و یک حساب عادی نیست، حضرت خدیجه (س) یکی از چهار زن بزرگ عالم است، ام سلمه نیز راوی بیش از ۳۰۰ حدیث است و یکی دیگر ابزار دست قرار میگیرد و جریان جنگ جمل راه میاندازد. قرآن کریم در سوره مبارک احزاب خطاب به زنان پیامبر میفرماید: در گفتگو با نامحرم خضوع داشته باشید. ما طلبهها قبل از اینکه برای دیگران اسوه باشیم باید برای زن و فرزند خود الگو باشیم، مردم به خانواده طلبه نگاه ویژهای دارند و اگر هر یک از اعضای خانواده طلبه در زندگی خود آن مواردی که اسلام تأکید کرده را رعایت نکنند اثر منفی در جامعه میگذارد. خانواده طلبهها باید اصول کرامت، فضائل اخلاقی، آداب اسلامی، عفاف، حجاب، زهد، قناعت، نظم و انضباط را رعایت کنند و از اسراف و تبذیر، ولخرجی و ولگردی پرهیز کنند. برای حد اعلای سبک زندگی اسلامی باید گروههای تحقیق در قم و مشهد کارهای گسترده انجام دهند و آثار و جزوات و کتابهای خوب در اختیار طلاب قرار گیرد. طلاب برای ازدواج باید سراغ زندگی به دور از تکلف و تشریفات بروند و بلندپروازی در ازدواج نداشته باشند و ما اگر میخواهیم طلبه باشیم باید در زندگی و ازدواج شئونات اسلامی را رعایت کنیم. زندگی طلبگی یعنی زندگی که خدمتگزار دین اسلام و اهلبیت (ع) باشیم و در اردوگاه اهلبیت (ع) برای اهلبیت (ع) انجام وظیفه کنیم و اسیر زندگی نشویم تا از کار خود باز بمانیم. همچنین خدمتگزاری به زن و فرزند نباید مانع انجام وظایف و مسئولیتهای طلاب شود البته خانواده طلاب باید به عنوان بازوی آنان در کنارشان باشند. _ در مجتمع ولایت خدمات فرهنگی در قالب برنامههای خانواده محوری ارائه میشود و کارگاههایی برای همسران و طلبهها، جنگ کودکانه، آشنایی با مفاهیم زیارت و مشاوره خانواده راهاندازی شده است، اجرای این برنامههای چه تأثیراتی در استحکام خانواده طلبه میتواند داشته باشد و شما چه برنامههایی برای تأثیرگذاری بیشتر پیشنهاد میدهید؟ اگر برنامههای آموزشی به صورت دورهای و طبق برنامه برگزار شود بسیار خوب است، این افراد باید دورهای در اینجا حضور پیدا کنند و موظف به حضور در کلاسها باشند و حضور غیاب انجام شود. در کنار آن برنامههای جانبی از جمله فیلم، سخنرانی، بازی و کارهای هنری برایشان در نظر گرفته شود، البته افراد از فرصت زیارت امام رضا (ع) حداکثر بهره را ببرند. در اینجا دو نکته مهم مطرح میشود، برنامههای اخلاقی و رفتار اساتید در حوزهها بسیار مؤثر است اگر چه اساتید درس اخلاق ندهند اما رفتارشان بسیار مهم است.تاکید می کنم خادمهای شما در مجتمع ولایت باید مؤدب به آداب باشند. حوزه مشهد نیز در این خصوص بسیار مهم است و باید آلودگی یعنی عناصر فاسد و فرصتطلب را از اطراف پاک کند و اجازه رخنه را ندهد، در مشهد الرضا به حرمت امام هشتم (ع) باید تعظیم شعار اسلامی بیشتر رعایت شود. _مشاوره را تا چه اندازه راهحل مناسبی برای تقویت و افزایش نشاط در خانواده طلاب میبینید؟ مشاوره بسیار خوب است و در قرآن کریم هنگامی که میان زن و شوهر اختلافی است میفرماید حکم انتخاب کنید و به معنای مشاوره است. البته به اعتقاد بنده زن و شوهر وقتی در اینجا حضور دارند مشکلات خود را بیان نخواهند کرد لذا دادگاه ویژه، روحانیون و حوزههای علمیه در این بخش باید فعالتر باشند و ریشسفیدان، افراد دلسوز و امین برای کار مشاوره انتخاب شوند و اگر همسرانی که مشکل دارند برای مشاوره به شما ارجاع داده شوند به عنوان یکی از کارهای هتل ولایت نمود خواهد کرد. زن و شوهری که در مشهد مشاوره میشوند به دلیل حضور در شهر امام رضا (ع) در رفع مشکلات آنان اثرگذاری بیشتری خواهد داشت. _ دومین مأموریت مجتمعهای ولایت تأمین یک فضای با نشاط و خوب برای خانواده طلاب و توجه ویژه در بحث گردشگری اسلامی است، گردشگری در مشهد با توجه به وجود امام رضا(ع) دارای یک اسباب خاص خود است شما چه مدلی را برای این نوع از گردشگری در محضر امام رضا(ع) با توجه به زیارت ایشان پیشنهاد میکنید؟ بحث گردشگری اسلامی مسئله مهمی است، شهرهای مذهبی جهان مکه مکرمه، مدینه منوره، عتبات عالیات، قم، شیراز، شهر ری و مشهد کانونهایی برای گردشگری اسلامی است، مشهد الرضا یکی از کانونهای نورانی است که سالانه پذیرای بیش از ۲۰ میلیون زائر است که تعدادی از آنان در دهه پایانی ماه صفر پیاده به مشهد الرضا مشرف میشوند، سال گذشته ۴۷۰ هزار نفر با پای پیاده از ۳۰ کیلومتری تا ۹۰۰ کیلومتری از شهرها و کشورهای مختلف پیاده به مشهد الرضا مشرف شدهاند. اما دو مسئله در اینجا مطرح است اول امکانات مادی شامل غذا، رفاه و آسایش و دوم فضای معنوی و غذای روحی. تاکید من روی فضای معنوی است و اگر فضای معنوی در حوزهها و خانه حاکم باشد غذای معنوی نیز به دنبال آن خواهد آمد و اگر فضای معنوی نباشد غذای معنوی فایده ندارد لذا باید تلاش کنیم فضای معنوی را در مشهد ایجاد کنیم. فضای مشهد مقدس به دلیل وجود مضجع شریف امام رضا (ع) باید معنویتر، اخلاقیتر و الهیتر باشد لذا در اینجا مسئولت همه مشهدیها بسیار سنگینتر میشود. شما وقتی برای طواف به مکه میروید با وجود هزاران زن و مرد فضای معنوی در هنگام طواف بسیار سنگین است در مشهد مقدس نیز باید همین گونه باشد و هر چه به حرم نزدیکتر میشویم در منازل، اماکن، هتلها و فروشگاهها فضای معنوی باید حرف اول را بزند و باید فضای معنوی اطراف حرم بسیار سنگین باشد تا در مخیله هیچ فردی انجام مسائل غیراخلاقی در این محدود خطور نکند. ما اگر با ساخت هتل فضای مادی ایجاد میکنیم باید از طریق مساجد، حسینیهها و هیئات به سراغ فضای معنوی برویم. |
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.